سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این تویی که اغیار را ازدل های دوستانت زدودی تا آن که جز تو را دوست نداشتند ...آن که تو را از دست داد، چه به دست آورد ؟ و آن که تو را یافت، چه از دست داد ؟ آن که جز تو را به عنوان عوض پذیرفت، زیان کرد . [امام حسین علیه السلام ـ در دعایش ـ]

غم می‏دواند عقربک‏ها را ...


غم می‏دواند عقربک‏ها را، آرامش ساعت به هم خوردَه است
کو لحظه‏ی سبزی که می‏آیی، آْن لحظه که غیبت به هم خورده است
روزی گران بودند عاشق‏هات، بازارها از نام‏شان پر بود
امروز اما در نبود تو، بدجور این قیمت به هم خورده است
ایوب بودم سال‏ها  بی تو، طاقت می‏آوردم شتابم را
اما نمی‏دانم چرا حالا آن صبر و آن طاقت به هم خورده است
من با تو پیمان بسته بودم تا یک جمعه‏ی نزدیک برگردی
هر کس نداند فکر خواهد کرد امروز آن صحبت به هم خورده است
دنیا فقط یک شوخی تلح است وقتی که جای تو در آن خالی‏ست
اما تو جدی می‏رسی از راه، روزی که جدیّت به هم خورده است
معلول، چشمانِ به در مانده است، علت تویی که باز می‏گردی
این‏گونه با یک لحظه تأخیرت، قانون علّیت به هم خورده است

میلاد عرفان‏پور



کلمات کلیدی :
به‌روز رسانی : 89/1/27 ................. همراهی‌تان«»
------------------------------
<   <<   6   7   8   9   10      

تمام نوشته‌ها
 RSS 
 Atom 

خانه
ایمیل
بشناسیدم
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 256724
بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 45

........... درباره خودم ..........
اتاق انتظار
مصطفا
همیشه دشت‏های وسیع و بی‏انتها را دوست داشته‏ام.


....... پیوندهای ویژه .......
هذیان‏های ذهنی [265]
سرایه‏سرا [57]
[آرشیو(2)]

....... پیوند دوستان .......
بر بساط نکته‏دانان
خراب‏آباد
نسیم ول‏گرد (شعر)
ارغوان
حاصل اوقات
خط به‏خط
ماه‏نامه نسیم وحی
خوان هشتم
خلوت‏گزیده

............. بایگانی.............
اتاق یکم
اتاق دوم
اتاق سوم
اتاق چهارم
اتاق پنجم
اتاق ششم
اتاق هفتم
اتاق هشتم